سنی مهربان است

بررسی تاریخ و وقایع صدر اسلام (بنی امیه - بنی مروان -بنی عباس - عثمانیان -و..........آل سعود)

سنی مهربان است

بررسی تاریخ و وقایع صدر اسلام (بنی امیه - بنی مروان -بنی عباس - عثمانیان -و..........آل سعود)

جنگ قدرت در جهان اسلام

بالاتر از جنگ داخلی شیعه و سنی

موقعیت اسلام در منطقه میباشد .


این مقاله را بخوانید و  موقعیت اسلام و مسلمانان را از نگاه یک تحلیلگر غربی بدانید



پایگاه خبری الجزیره، امانوئل والرشتاین پژوهشگر ارشد دانشگاه آمریکایی نیل در گزارشی انگیزه‌های کشورهای مختلف در تعامل با بحران سوریه را بررسی کرده است.

مبانی ارزشی هیچ جایگاهی در سیاست‌گذاری غرب ندارند

وی در این مقاله می نویسد: جرج کنینگ وزیر خارجه بریتانیای بزرگ طی یادداشتی به دوک ولینگتون نخست‌وزیر وقت این کشور، نظر خود را درباره اصل اساسی سیاست خارجی بریتانیا اظهار داشت و گفت: «نباید هیچ ارزشی برای تمایلات دولت‌ها یا منافع ملت‌های دیگر قائل شویم مگر اینکه آن تمایلات یا منافع، سازگار با منافع بریتانیا باشد.» بخش زیادی از توجهات ژئوپولتیک معطوف به سوریه است و دولت سوریه هر گونه دخالت خارجی در کشمکش‌های داخلی این کشور را رد می‌کند. ایالات متحده – ابرقدرت سابق جهان – بشار اسد را به کناره گیری از مقام خود فراخواند و خواستار برقراری حکومتی شد که از نظر آمریکا، نماینده واقعی‌تر مردم سوریه باشد. همچنین ایالات متحده از دولت سوریه درخواست کرد که عملیات نظامی علیه اپوزیسیون را متوقف کند، از سوی دیگر آمریکا تلاش کرد شورای امنیت را با خود همراه سازد و مجازات‌های یک‌جانبه‌ای نیز علیه سوریه وضع کرد. آمریکا مدعی شد که کمک‌های انسانی برای سوری های داخل و خارج سوریه، فراهم کرده و به تناوب در مورد پیشبرد امور، با سایر قدرت‌ها رایزنی می‌کند.

مردم آمریکا بیزار از جنگ افروزی دولت این کشور

پر واضح است که آمریکا در سال 2003 و بدون جلب رضایت اعضای شورای امنیت، به عراق حمله کرد، اما بسیاری احساس می‌کنند که دخالت در عراق با موفقیت مطلوب، همراه نشد و ممکن است دخالت مشابه در سوریه نیز همین عواقب منفی را به بار بیاورد. از سوی دیگر افسران ارشد ارتش آمریکا معتقدند که آمریکا به اندازه کافی در خاورمیانه دچار دردسر شده است و ارتش سوریه بیش از ارتش قذافی، قادر به مقاومت در برابر تجاوز خارجی است. همچنین برخی معتقدند که مردم آمریکا از جنگ به ستوه آمده‌اند زیرا بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها اکثریت مردم آمریکا دخالت این کشور در افغانستان و عراق را اشتباهی می دانند که نباید تکرار شود. البته این احتمال هم وجود دارد که آمریکا با وجود دشمنی با حکومت بعث سوریه، تردیدهای جدّی و شاید نگرانی‌های شدیدی از حوادث آینده سوریه در صورت سقوط حکومت بعث این کشور داشته باشد، زیرا ممکن است پس از سقوط دولت سوریه، سازمانی مشابه القاعده، بخش مهمی از حکومت آینده سوریه را در اختیار خود بگیرد.

مخالفین سوری: فریب آمریکا را خوردیم

خلاصه اینکه آمریکا عملاً به دنبال منافع ژئوپولتیک خود است اما در داخل این کشور، بحث‌های زیادی درباره ماهیت این منافع مطرح می‌شود و تحلیلگران آمریکایی مشغول بررسی این نکته هستند که آیا واشنگتن از توان ژئوپولتیک لازم برای اثرگذاری بر اوضاع جاری، برخوردار است و آیا می تواند اوضاع را به سمتی که آن را بهترین گزینه برای آمریکا می داند، پیش ببرد؟ واکنش دولت و اپوزیسیون سوریه در قبال اقدامات آمریکا و کوتاهی این کشور، منفی است زیرا از یک سو دولت سوریه، فشارهای آمریکا برای کناره‌گیری بشار اسد را محکوم می‌کند و از سوی دیگر نیروهای اپوزیسیون نیز اعلام کرده‌اند که فریب آمریکا را خورده‌اند زیرا آمریکا آنچنانکه این گروه‌ها انتظار داشته‌اند عمل نکرده است. گروه‌های اپوزیسیون همچنین اعلام کرده اند که نمی‌توانند روی اقدام جدّی آمریکا حساب باز کنند.

سردرگمی آمریکا، فرانسه و انگلیس در مورد سوریه

دو ابرقدرت سابق جهان یعنی بریتانیا و فرانسه نیز همانند آمریکا هیاهو می کنند، با این تفاوت که هیاهوی آنها شدیدتر بوده است زیرا زودتر و به گونه‌ای برجسته تر، بشار اسد را محکوم کرده و می کنند. اما به نظر می رسد که این دو کشور هم تردیدهای زیادی در مورد اتخاذ تدابیر مستقیم نظامی دارند، زیرا این دو کشور در جریان اقدام نظامی در لیبی، میزان کارآیی ضعیف خود بدون همکاری مستقیم آمریکا را تجربه کرده‌اند. لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه معتقد است که اعتماد دولت سارکوزی به شورای ملی سوریه، بیش از حد بوده است. وی خواستار جلب حمایت سایر کشورها از مناف طلاس افسر سنّی برجسته‌ای شده که با حکومت سوریه در افتاده است. مشکل انگلیس، فرانسه و آمریکا در حمایت از یک فرد یا گروه خاص و چگونگی این حمایت، خلاصه نمی‌شود، بلکه مشکل دیگر این است که آیا این کشورها می توانند تأثیر زیادی در اوضاع داخلی سوریه داشته باشند یا نه؟

رقابت عربستان و قطر بر سر منافع منطقه‌ای

آیا کشورهای حوزه خلیج فارس، چنین نفوذی دارند؟ این کشورها هم به دنبال تحقق منافع ژئوپولتیک خود هستند اما دو کشور فعالتر این حوزه یعنی قطر و عربستان، سیاست‌های یکسانی را در پیش نگرفته اند. قطر که به صراحت آمادگی خود برای تجهیز مخالفان دولت سوریه به ویژه گروه‌های سلفی و جهادی به پول و سلاح را اعلام کرده، بیش از یک دهه است که می خواهد بازیگری برجسته در خاورمیانه باشد و میل دارد همان نقشی را در سوریه ایفا کند که در لیبی ایفا کرد. حال باید پرسید که آیا قطر تلاش نمی‌کند که با این سیاست، مانع از تلاش عربستان برای بلعیدن همه کشورهای خلیج فارس شود؟

اخوان المسلمین مصر و القاعده دو مشکل اساسی عربستان

این در حالی است که عربستان نیز درست مانند آمریکا مردّد به نظر می رسد. این کشور، خود را مدافع اصلی مسلمانان سنّی مذهب در جهان – به ویژه علیه شیعیان و بالاخص علیه ایران – می داند اما همه مسلمانان سنّی مذهب به خاطر پایبندی عربستان به اسلام وهابی، سرکردگی این کشور را قبول ندارند و حکومت عربستان نیز نظر مساعد و نرمی در قبال همه سنّی ها ندارد. عربستان برای در اختیار گرفتن این نقش راهبری، با دشواری‌های بزرگی روبروست و حکومت این کشور، نگران دو قدرت سنّی مذهب دیگر است که آرام آرام جایگاه خود در خاورمیانه را تثبیت می کنند، اخوان المسلمون دیدگاهی متفاوت با عقیده تسنّن دارند و مصر نیز همچنان میزبان کلاسیک گروه اخوان المسلمین در دو سطح سیاسی و دینی است. بازگشت اخوان المسلمین به عرصه سیاسی مصر و سایر کشورها، به مصر این امکان را می دهد که نقش خود در رهبری جهان عرب را احیا کرده و به این ترتیب، عربستان را به حاشیه براند. مشکل بزرگتر عربستان، تجدید قوای القاعده است که تلاش می‌کند حکومت عربستان را به عنوان یک حکومت فاسد و غیر اسلامی، ساقط کند. مشکل عربستان در سوریه این است که گروههای اپوزیسیون، زیر لوای اخوان المسلمون، القاعده و سکولارها قرار دارند و این امر، سعودی ها را خوشحال نمی کند. بنابراین به رغم تمایل عربستان برای مقابله با ایران و به رغم اعلام حمایت آشکار این کشور از اسلام سنّی، دقیقاً مشخص نیست که آیا این کشور، مخالفین سوری را به سلاح مجهز می کند یا خیر؟

ترکیه سیاست روشنی ندارد و درگیر مسأله کردهاست

اهمیت ترکیه در منطقه به شکل مستمر، در حال افزایش است و تمایل ترکها برای تبدیل شدن به بازیگر اصلی منطقه، بر بیشتر تلاش‌های دیپلماتیک آنها سایه انداخته است، اما دقیقاً نمی توان سیاست ترکیه را تعریف کرد. روشن است که ترکیه به انتقاد شدید از بشار اسد و حکومت بعث این کشور می پردازد و اظهارات ترک‌ها هر روز به مواضع سران آمریکا نزدیک و نزدیکتر می شود. ترک‌ها پناهندگان سوری را که خواهان عبور از مرزها هستند – هر چند به شکل محدود - در پناه خود می گیرند مضافاً اینکه دولت ترکیه، درگیر جنبش‌های کرد در داخل یا خارج از مرزهای این کشور– از جمله در سوریه – است.

مصر، لبنان، اردن و عراق به دنبال اولویتهای خود هستند

هدف مصر در وهله نخست این است که به عنوان یک کشور پیشرو عربی، جایگاه خود را بازیابد، به همین خاطر حکومت جدید مصر تلاش می کند بی آنکه کاملاً در جبهه مقابل آمریکا موضع بگیرد، روابط خود در مورد مسأله اصلی یعنی فلسطین را باز تعریف کند و از این رو در این مأموریت حساس، اولویت اصلی را به فلسطین می دهد نه سوریه.

عراق و اردن نگران این هستند که ناآرامی های سوریه، ثبات شکننده هر دو کشور را تحت تأثیر قرار دهد و هر دو کشور، پناهجویان اپوزیسیون سوریه را در خاک خود می پذیرند اما آنها را در اردوگاههای شدیداً تحت کنترل نگاه می دارند تا این پناهندگان نتوانند هیچگونه فعالیت سیاسی یا نظامی داشته باشند. این امر باعث شده تا برخی آواره ها دوباره به سوریه برگردند، چرا که در آنجا بیشتر احساس راحتی می کنند.

فلسطینی‌ها هم همین موضع عقلانی را اتخاذ کرده‌اند. منافع اساسی ژئوپولتیک لبنان در پاسداشت اوضاع داخلی کاملاً حساس کشور، خلاصه می‌شود و با توجه به روابط مستحکم گروههای مختلف لبنانی با گروههای سوری، بی طرف ماندن بسیار دشوار می نماید.

اسرائیل به دنبال تضعیف ایران و نگران از آینده سوریه

 مدتی است که رژیم اسرائیل، روی احتمال دستیابی ایران به سلاح اتمی متمرکز شده است و روشن نیست که اسرائیلی‌ها بتوانند مانع این امر شوند که همین موضوع، نگرانی آنها را برانگیخته است. حال باید پرسید که جایگاه سوریه - به عنوان متحد اصلی ژئوپولتیک ایران – کجاست؟ سوریه نیز همسایه ای نسبتاً آرام برای اسرائیل بوده است و این در حالی است که اسرائیل در صدد ضعیف کردن ایران است اما می داند که حکومت جایگزین حکومت فعلی سوریه، میزان آرامش سوریه را کمتر خواهد کرد و همین امر باعث شده تا اسرائیل در قبال ناآرامی های سوریه، سکوت اختیار کند.

ایران به دنبال تحکیم جایگاه خود در حل بحران سوریه

ایران به عنوان یکی از قدرت های بزرگ منطقه تلاش می کند کشورهای دیگر را وادار کند تا این کشور را به عنوان یکی از تصمیم سازان آینده منطقه – به ویژه در مورد سوریه - به رسمیت بشناسند و این همان چیزی است که آمریکا و اسرائیل نمی پسندند. بنابراین ایران چیزی از دست نمی‌دهد، بلکه می‌تواند از طریق تلاش برای حفظ حکومت سوریه، همه چیز را به دست آورده و خود را به عنوان یک میانجی بی طرف اصلی در بحران سوریه مطرح کند.

آمریکا حاضر نیست به افول قدرت خود اذعان کند

روسیه و چین دو نگرانی ملموس به نام پایگاههای دریایی و منابع انرژی دارند اما نگرانی‌های خطرناکتری هم ذهن آنها را به خود مشغول کرده است. هر دو کشور اصرار دارند که حوادث لیبی نباید بار دیگر تکرار شود زیرا به اعتقاد آنها، کشورهای بریتانیا، فرانسه و آمریکا از قطعنامه مبهم شورای امنیت برای دخالت نظامی در لیبی با هدف سرنگونی حکومت این کشور و تحکیم منافع ژئوپولتیک خود، استفاده کردند. چین و روسیه معتقدند که آمریکا به عنوان ابرقدرت سابق جهان، هنوز حاضر نیست به افول خود اعتراف کند و این امر خطرناک‌ترین مسأله برای منطقه است. روسیه و چین با استفاده از حق وتو تلاش می‌کنند مانع از ایجاد هرج و مرج و تنش در همه منطقه شوند.این دو کشور منتظر فرصتی هستند تا یک راهکار سیاسی برای کشمکش سوریه پیدا کنند.

نتیجه آنکه قدرتهای مختلف، مانع از دخالت یکدیگر در موضوع سوریه می شوند و هیچکس نمی تواند تأثیر زیادی روی سیاست داخلی سوریه بگذارد. همه قدرتها محکوم به حرف زدن هستند تا عمل کردن، به همین خاطر نتایج تنگنای ژئوپولتیک تحولات داخلی سوریه همچنان تا حد زیادی نامشخص بوده و طرف‌های داخلی سوریه به حال خود رها شده‌اند.