سنی مهربان است

بررسی تاریخ و وقایع صدر اسلام (بنی امیه - بنی مروان -بنی عباس - عثمانیان -و..........آل سعود)

سنی مهربان است

بررسی تاریخ و وقایع صدر اسلام (بنی امیه - بنی مروان -بنی عباس - عثمانیان -و..........آل سعود)

سنت رسول الله ودوستی ودشمنی

بعد از محبت خدا و رسولش و محبت اولیاء خدا، دشمنی کردن با دشمنان خدا واجب ا‌ست.

از جمله اصول عقیده اسلامی این ا‌ست که هرکس متدین به این عقیده باشد بر او وا‌جب ا‌ست که اهل آن(اسلام) را دوست و دشمنانش را دشمن بدارد، اهل توحید و اخلاص را دوست بدارد و با آنها دوستی کند و اهل شرک را دشمن بدارد و با آنها دشمنی کند و این کار جزء دین ابراهیم و همه کسانی ا‌ست که با آنها هستند و ما نیز مأمور به ا‌قتدا و تأسی به آنها هستیم. الله تعالی می فرماید: { قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاءٌ مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ} [الممتحنة: 4] (قطعاً برای شما در ابراهیم و کسانیکه با اویند سرمشقی نیکوست؛ آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خدا می پرستید بیزاریم. به شما کفر می ورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینه همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به خدا ایمان آورید.) و این کار جزء دین محمد نیز هست؛ خدا می فرماید: {لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ}[المائدة: 51](ای کسانیکه ایمان آورده اید، یهود و نصاری را دوستانخودمگیرید، بعضی از آنها دوستان بعضی دیگرند. هرکس از شما آنها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود. آری خدا گروه ستمگران را راه نمی نماید.)

این آیه بصورت خاص موالات و دوستی اهل کتاب را تحریم می کند و به صورت عام در تحریم دوستی کافران می فرماید:{ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ}[الممتحنة: 1](ای کسانیکه ایمان آورده اید دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی مگیرید.)

خداوند متعال محبت و دوستی کافران را هرچند نزدیکترین افراد فامیل باشند را تحریم نموده است چنانچه می فرماید: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءَکُمْ وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاءَ إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْکُفْرَ عَلَى الإِیمَانِ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ}[التوبة: 23] (ای کسانیکه ایمان آورده اید اگر پدرانتا‌ن و برادرا‌نتان کفر را بر ایمان ترجیح دهندآنان رابه دوستی مگیرید، و هرکس از میان شما آنها را به دوستی گیرد، آنا‌ن همانا ستمگرانند.) و می فرماید: { لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ}[المجادلة: 22](قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشد، کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کرده اند هرچند پدرانشا‌ن یا پسرانشان یا برادرانشا‌ن یا عشیره آنا‌ن باشد، را دوست بدارند.)

بسیاری از مردم نسبت به این اصل مهم نادانند حتی من از کسانیکه به عنوان اهل علم و دعوت مشهورند در مصاحبه هایی که با رادیوهای غربی انجام داده اند، شنیده ام در مورد مسیحیان گفته اند آنها برادران ما هستند، وای از این کلمات که خطر آنها چه بسیار زیاد است.

همچنانکه خداوند متعا‌ل دوستی کافران را که دشمن عقیده اسلامی هستند، حرام کرده ا‌ست به همان صورت دوستی مؤمنان و محبت نسبت به آنها را واجب کرده است و می فرماید: { إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ، وَمَن یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}[المائدة: 55-56](ولیٌ شما خدا و رسول اوست و کسا‌نیکه ایمان آورده اند همان کسانیکه نماز بپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند. و هرکس خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آورده اند را ولیٌ خود بداند، پس بدانید که حزب خدا همان پیروزمندا‌نند.) و می فرماید: { مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ}[الفتح: 29](محمد پیامبر خداست و کسانیکه با ا‌ویند بر کافران سختگیر، با همد‌یگر مهربانند.) و می فرماید: { إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}[الحجرات: 10](مؤمنان برادر یکدیگرند.)

مؤمنان هرچند از لحا‌ظ نسب و وطن از هم دور با‌شند در دین و عقیده با هم برادرند؛ خداوند می فرماید: { وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالإِیمَانِ وَلا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلاّ لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ} [الحشر: 10](و کسانیکه بعد ازآنانمهاجرین و انصارآمده اند، می گویند: پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفته اند ببخشای و در دلهایمان نسبت به کسانیکه ایمان آورده اند کینه ای قرار مده. پروردگارا راستی که تو رؤوف و مهربانی.) مؤمنان از آغاز خلقت تا انقرا‌ض عالم هرچند در زمینهایی دور از هم و در زمانهای مختلف زندگی کرده باشند برادر و دوستدار همد‌یگرند، آخر آنها به اولشان اقتدا می کند و برای همدیگر دعا و طلب استغفار می نمایند.

 

 بر گرفته از

   : عقیده اهل سنت و جماعت در باب " ولاء و برا ء "

   : الشیخ صالح فوزان الفوزان ( حفظه الله )

http://www.eeman.ir/book.htm

 

 

 

 

 

سنت رسول الله

به خداوند مهربان ومهر گستر

آنچه مسلم و غیر قابل انکار است

اسلام تمامی انسانها را به وحدت و وحدانیت دعوت نموده است

اینکه تشتت آراء و تفرقه در میان مسلمین وارد شده است بیشتر به دسیسه خناسان مربوط می شود تا ذات اسلام

در روزی که سبط رسول الله(صلوات الله علیه وآله وسلم) حسین بن علی (رضی الله عنه ) دیده به جهان گشوده اند

 در پاسخ به وحدت جمعی از برادران شیعه این وبلاگ را راه اندازی نمودم  تا من هم به سهم خود قدمی در این راه بر داشته باشم

  واین آغاز را با حدیثی از رسول الله (صلوات الله علیه وآله وسلم) متبرک می نمایم

تهذیب التهذیب(جلد دوم ص ۲۹۸) از ابوهریره روایت کرده که گفت:

خدا را شاهد می گیرم  که با رسول الله (صلوات الله علیه وآله وسلم)بیرون شدیم در بین راه آن جناب صدای گریه حسن وحسین را شنید

با شتاب بطرف فاطمه (رضی الله عنه) رفت 

 ومن شنیدم که پرسید :بچه هایم برای چه گریه می کنند؟

گفت: از تشنگیآن گاه آن جناب برگشت تااز  مشکی کهنه ـ چون آب چنین مشکی در عطش موثرتر است - آبی پیدا کند . نیافت  وبه همه مردم فرمود: آیا کسی از شما آب دارد؟

کسی حتی قطره آب نداشت . پس فرمود یکی از بچه ها را بده فاطمه از زیر چادر یکی را داد  پس آن جناب فرزند را به سینه چسباند  وزبان در دهان  او گذاشت وکودک شروع کرد بمیکدن  تا آرام شد او را داد  ودیگری را گرفت  او را نیز سیراب نمود

نظیر این روایت را هیثمی در مجمع خود(جلدنهم ص۱۸۰)کنز العمال (جلدهفتم ص۱۰۵) ذهبی در میزان الاعتدال (جلد اول ص ۹۷) آورده اند

 باکسانیکه در زمینه اتحاد اسلامی فعالندمایل به تبادل لینگ هستم